خانه
عناوین مطالب
تماس با من
تکه تکه های زندگی من
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم...
تکه تکه های زندگی من
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم...
روزانهها
همه
فال حافظ
پیوندها
خانه من - محمد اوتادی
مامان عیسی
خانومی و قوقولش
مخفی پسر
حرف های دلتنگی - صبا
خاکستری سرد زمین - دختر ماه
ماهی خانوم
روزمرگی روزهای تنهایی - ساحل
جملات مغرضانه یک عدد دیازپام
خانم هویج
خصوصی ترین خاطرات من - مریم و محمد
یک زن ذلیل
مداد سیاه - صابر رمیم
قندک بانو و زبل خان
فلفل بانو و نمک خان
مریم - یادگار
شیر خان
جدیدترین یادداشتها
همه
سهم
خاطرات کلاس زبان
خط خطی....
چقدر سرده هوا...
نیا باران...
دلم کریسمس میخواهد...
زر ...
آی مردم ...
لازم نیست مرد باشی...نامرد نباشی کافیست....
و این بار شوخی من با خدا ....
ادامه شوخی های خدا با من...
ای آدمی که به تو بدهکارم....
شوخی های خدا با من....
دختری که قلبش در چشمهایش می تپد...
برای تو ...
بایگانی
دی 1389
10
آذر 1389
8
آبان 1389
6
مهر 1389
7
شهریور 1389
9
مرداد 1389
10
تیر 1389
15
خرداد 1389
19
آمار : 66734 بازدید
Powered by Blogsky
چه خاکی بریزم تو سرم ؟؟؟؟
این مطلب توسط نویسندهاش رمزگذاری شده است و برای مشاهدهی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.
سحر
یکشنبه 2 آبانماه سال 1389 ساعت 08:44