تکه تکه های زندگی من

چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم...

تکه تکه های زندگی من

چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم...

فحش...

 

 

* میگه :  فحش دادن خیییلی هم کار خوبیه ... اونم از نوع فحش جد و آباد و خواهر و مادر ... اونم نه تنها وقتی تو شوخی و هر و کره بار هم میکنیم وقتی تو عصبانیت اول و آخر همدیگرو مستفیض میکنیم...اینجوری همچین دلت خنک میشه و جک و جیگرت حال میاد... 

 

* میگم : شاید.... 

 

میگه : هر وقت دیدی رو مخته حتی اگه تو محیط کارت بود برو جلو آینه و اول و آخرشو بکش به فحش خواهر و مادر...تا جون داری فحشش بده..ماشاا... گنجینه لغاتتم که فوله...بعدش ببین چقدر آروم میشی....  

 

* میگم : جدا فکر میکنی فایده داره؟؟؟ 

 

* میگه تو زنای قدیم گریه بر هر درد بی درمون دوا بوده ... ولی زنای این دوره زمونه فرق کردن...الان دیگه فحش بر هر درد بی درمون دواس... 

 

خندم میگیره... 

 

* میگه : نخند خره جدی میگم...یه امتحان بزن اگه جواب نداد تف کن تو روی من...یادت نره باید تو آینه نگاه کنی این خیلی مهمه.... 

 

* میگم : چرا ؟؟؟ لابد از قیافه خودم شرمنده میشم دست از فحش دادن ور میدارم اره؟؟؟ 

 

* میگه نه : اولاش چشماتو ببند آخراش وا کن ... حد اقل فرایند فحش دهی باید ۱۰ دقیقه بشه... 

 

ازم قول میگیره این هفته امتحانش کنم.... 

 

نظرات 34 + ارسال نظر
صبا چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:01 http://harfhaiedeltangi.persianblog.ir

اینم یه راهکارجدیده.ولی یهوتوی آینه مشت نزنی عزیزم.چشاتووانکنی وکلاًحواست به همه چیزباشه
جهت اطلاعت اون دوستم درحالیکه شاخ روی سرش سبزشده بود،بغض کرده وفراررابرقرارترجیح داده.البته من کلی دعواش کردم که احمق جان بایدحسابشوکف دستش میذاشتی ویه تیکه آبداربارش می کردی

احتمالا منظورش همین بوده که بعد فحش کاری مشت بزنم تو آینه و دست و بالم خونین و مالین شه و حالم جا بیاد....

واقعا این رئیس روسا یکی از ازون یکی نوبرترن...

خانومی چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:44

عنوان رو عوض کن ی عنوان آموزشی انتخاب کن

چی بذارم مثلا؟؟؟
یه عنوان روانشناسی باید بذارم احتمالا...
چون این پیشنهاد از یک دکتر روانشناس بهم داده شد...

ارمغان چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 17:06 http://morghabi.blogsky.com

چه کار سختی فکر نکنم اصلا دوسش داشته باشم.

مرضیه چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 20:32

به به!
میبینم که سحرخانوم هم وارد روزهایی که می رود شد...
-----------
حرف زشت!وای وای!چه کار بدی!دیگه دوستت ندارم!(آیکون یه مامان وقتی بالا سر بچش وایساده و داره ادبش میکنه!)
کلا معتقدم دو مقوله در زندگی ما خانوما وقتی پیش میاد که شرایط روحیمون خفن افتضاحه!
اول:آرایش کردن وتزیینات مو(!) و...در حد لالیگا!
دوم:فحش دادن!
و صد البته کمی تاقسمتی در بهتر شدن روحیه موثره!
اما شما نکن این کارو! به همون که گفت امتحان کن،بگو نه!
سحرتو یه فرق بزرگ با ما جوجه ها داری!تو"مادری"!
باور کن، من دقت کردم،این فحش دادن اعتیاد داره!بعد هم که تو دهن آدم میفته،دیگه نمیشه درستش کرد!
شما کماکان سوت بزن!
----------
چه غولی ازم ساخت این دوسجون بی معرفتم!
نه،سحر جان ازین خبرا هم نیست!در بسی مواقع شاخ ما نیز شکسته شده!خود فاطمه شاهده!
ضمنا من همینجوری نمیتونم آموزش بدم،تو باید حرکات و حرفای اموات رو بگی،من با همکاری همین فاطمه (که شکسته نفسی فرموده و از تواناییای خودش ننوشته!) راهکار بدم!
فعلا که ما ازین اموات خان،فقط اموات بودنشو میدونیم!
-----------
ایشالا سر کچلت هم زودتر خلوت شه!
البته با این نوابغی که تو ادارتون کار میکنن،بعید میدونم!


سحر خانوم وارد شده بود...فقط اسم مبارکش از قلم افتاده بود....

چه عرض کنم. حالا هم که میخوام این توصیه روانشناسانه رو امتحان کنم این اموات یه کاری نمیکنه که شاکی شم...الکی هم که نمیتونم برم جلو آینه فحش و فحش کاری کنم که...

خوب یه ورژنشو الان واست توضیح میدم: وکیل اموات فرمودن ایشون گفتن چرا واسه بچه ۲۰۰ تومن نفقه بریدین بچه ماهی ۵۰ تومن یشتر خرج نداره.............الان تو بگو من چی بگم به این آدم...
چون من با تو تلفنی نمیحرفم یادم میره تو کارای این اموات رو نمیدونی چون این قضیه نفقه اینقدر چزونده بودم که واسه عالم و آدم تعریف کردم....همون روز بود که توصیه فحش بهم شد...

راستی یک نبات چاله میدونی تصمیم دارم بار میارم ازوناش....

خانم هویج چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 23:29 http://hawijfamily.danagig.ir

از اونجایی که در مورد فحش و اینا دایره لغات من زیر خط فقره گمونم همون روش سنتی واسه من بس باشه.
اما سحر اگه واقعا جواب داد این روش به منم بگو تا برم دایره لغاتم رو تکمیل کنم

با این که دایره لغات من در زمینه فحش در حد لالیگاس ولی گمونم واسه منم همون روش سنتی مناسب تره...
این هفته نشد روشش رو اجرا کنم... ولی اگه یه روز اجرا کنم حتما خبرشو میدم...

دختر ماه پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:24 http://sokoote-sarshar.blogsky.com

این نسخه رو کی برات پیچیده؟؟آدم ماهری بوده... منم فکر کنم جواب بده

ببین اینجوری باید فحش بدی فقط : پشت سر هم!

دکتر روانشناس بود. با کلی مقاله در زمینه بهداشت روانی ...
من وقتایی که از دست اموات شکارم دقیقا همین شکلیم که تو میگی...
عصبانیت منو باید هستی بیاد اینجا واستون تعریف کنه...

ماهی خانوم پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:52 http://mahinameh.blogsky.com

بنده به عنوان یک فرد فرهیخته و باکلاس(!!) به شدت این حرکت را تقبیح کرده و از مقام عظما تقاضای اشد مجازات را برای نامبردگان دارم!
من الله التوفیق
ماهی سادات دریایی

جناب فرهیخته از نامبردگان دقیقا منظورت کی بود ؟؟؟

مامان رهام پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:29 http://makhfipesar.persianblog.ir/

این جلوی آینه ایستادنش بو داره هااااااااااااا
دروغ می گه اولش چشمات باز باشه چک کن ببین به خودت که فحش نمی دی

از چه نظر بو داره؟؟
گفت چشمات رو ببند که هیچ چی رو نبینی و جز فحش دادن رو چیز دیگه ای تمرکز نکنی...
نمیدونم چی بگم.
ساحل باید بگه در چه حد این حرف درسته...

روزگاران پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 http://ruzegaran2010.persianblog.ir

سلام سحر خانم!!!!!!!
واقعا دنیا عوض شده.. موافقم
........
روزگاران

سلام دوست عزیز
دنیا و مافیها کلهم عوض شده...

سمیه پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 13:52 http://www.datoshu.persianblog.ir

خانمی با اجازه لینکت کردم که بیام و همیشه بخونم ولی این فحش رو بیخیال شو

لطف کردی دوست عزیز.
چرا بی خیال شم؟ چشه مگه ؟

محمد پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 13:53 http://mohamed.blogsky.com/

سحر من نمیدونم این دیالوگ کی و کجا و بین چه کسایی رد و بدل شده.ولی جامعه ی من و دوستان من و اطرافیان من چه خوب و چه بد بیشتر از فحش به گفتگو و دعا نیاز دارن و اگه عرضه ی هیچکدوم رو نداریم فقط سکوتتتتت.
فحش نده سحر عزیز.جز بشتر شدن کینه و نفرت هییچی نداره.
تو آیینه نیگاه کن و لبخند بزن و با تمام قلب شکستت به خودت بگو امروز هم یه روز دیگس و من متاسفانه زنده ام.من هستم.و احتمالا بعدشم سکوت.

من با (میگه) به شددددت مخالفم.خوشی هم نزده زیر دلم.فحش قلب ادم رو سنگی میکنه.قلبی که حالا حالا ها باید مزه ی عشق رو بچشه.

بین من و یک دکتر روانشناس...امروز که باهاش صحبت میکردم گفت من این توصیه رو به تو کردم چون مطمئنم واست جواب میده..لطفا واسه کس دیگه تجویز نکن چون آدما با هم متفاوتن....خبر نداره من تجویزشو به گوش جهانیان رسوندم....
نمیدونم اون دکتر معتقده وقتی آدم برای یه چیز خیلی دعا میکنه و چیزی که میخواد نمیشه و وقتی خیلی سکوت میکنه بار روانی منفی زیادی رو متحمل میشه که خوب نیست و برای تخلیه این بار منفی باید یه کاری بکنه..البته به جز بازی فحش چند تا کار دیگه هم پیشنهاد داد ولی خوب این خیلی جالب بود....
میگم فحش اونقدرا هم کار بدی نیستاااااا.......مثل وقتی مامانه به بچه ش میگه پدر سوخته....

ساحل پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:02

اخ که وقتی بهم میگه کجایی بی ششششرف نمیدونی چققدر به عمق دلتنگیش پی میبرم..
اینو خوب اومده ها امتحانش کن ضرر خاصی ندارهالبته تو خونه استفاده نکن اگه مامانتم عین مامان من پاستوریزس
خدا کنه شنبه سرحال و خوش خبر بیای..

تشکر میکنم واقعا از این همه شعور و شخصیت که از ایشون چیک چیک میکنه....
جلو مامانم که عمرا ابدا هرگز...
اما حتما یه بار امتحان میکنم...ضرر نداره...

نیکو پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 20:58

عجب فرایند پر فرازو نشیبی ای بابا دروغ میگه نکنیا از من بپرس من تو ترکم

تو رو خدا؟؟؟
پس اعتیاد آورم هست؟؟
حالا بر درد بی درمون ما دوا هست یا اعتیادش کلا بی خاصیته؟؟؟

فلفل بانو شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 http://pepperandsald.persianblog.ir/

میگم: اون وقت عادت نکنی یه دفعه توی جمع یه فحش بد بدی ابروریزی کنی

کی ؟؟؟
من ؟؟؟؟؟

هما شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:03 http://homayebahari.persianblog.ir

فحش دادن!!!
کار بدی نیست!!!!
امتحان کن!!!

کی گفته کار بدیه؟؟؟
بی خود گفته...
اما نمیدونم این نسخه چقدر جواب میده؟؟

فاطمه شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:49

سابجکتهای بعدی احتمالی وبلاگ سحر:
-سحر و حسین در روزهایی که می رود...
-سحر و حسین و هستی در روزهایی که می رود...
-سحر و حسین و هستی و بابای سحر در روزهایی که می رود...
-...
-...

---
جدی طرف روانشناس یودکه این پیشنهاد رو داد؟یعنی واقعا علمیه؟!من که میگم قبل از عمل به قولت یه مشورت با ساحل بکن!انجام ندی یهو داغون تر از این بشی(جهت پیشگیری ازخوردن کتک از جانب شما نویسنده ی محترم در همین مرحله خداحافظی میکنم)

خیلی خوشم اومد از پیشنهادت
سحر و نبات در روزهایی که میرود...(نوید میدم که هم اکنون اسم ویلاگ عوض شد...)

آره بابا...طرف خفنه...استاد کار گروهیه که اداره برامون گذاشته..تو دوره های بهداشت روانش اینو بهم گفت...
ساحل جون اگه اینجا رو خوندی ما رو دریاب و یه نظر کارشناسی بهمون بده...

اعظم شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:24

سحری ۱۰بار تا حالا برات نظر نوشتم نمی دونم چرا خطا می ده فکر کنم جدی جدی فحش لازم شده این اینترنتم.
فکر بدیم نیست امتحان کن جواب داد خبرم کن ولی بپا معتاد نشی گلم. درضمن جلوی نباتم خودت رو کنترل کن چون این بچه ها استعداد عجیبی تو جذب ویادگیری چیزای بد دارند.
بوس بوس برای تو ونباتت.

لااقل تو این تز رو با اینترنتت یه امتحان کن ببین جواب میده یا نه....
حتما امتحان کردم اطلاع رسانی میکنم...
چشم . حواسم به نبات هست..

اعظم شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:27

سحر خانوم حالا که ما برا نظر گذاشتن سرویس شدیم وبلاخره نظرمون با فحش دادن فرستاده شد حالا تو تاییدش نکن. دلمم نمیاد فحش رو بدم شاید توهم تاییدش کنی.
راستی منا هم ۱۱آبان عروسیشه. حالا باید تو این چند هفته بیفتیم دنبال لباس. از طرفش دعوتت می کنم تشریف بیار.

شرمنده عزیزم..
به خدا خییییلی دلم میخواد بیام و هر روز آپ کنم اما نمیشه
گمونم فحشهرو دادی که سر و کله م پیدا شده...
قربونت برم. ممنون از دعوتت.
عروسیه یا عقد؟؟
چه به سرعت...

خانم هویج شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 16:44 http://hawijfamily.danagig.ir

مرسی. چطوری؟خوبی؟
فحش ها به کجا رسید؟دادی؟راحت شدی؟جواب میده این روش؟
پسرت چطوره؟ببوسش

قربونت خوبم
تو چطور مطوری
والا هنوز قسمت نشده امتحان کنم...
اما به محض امتحان اطلاع رسانی خواهم کرد...

راست میگه باور کن
من خودم امتحان کردم و به معجزه فحش درمانب پی بردم
راستی سلام سحر...

سلام عزیزم..
خوشحالم یه آزمون موفق داشته این روش..
حتما امتحانش میکنم...

کارانا یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:58 http://karana.persianblog.ir

سلام سحر جونی خوبی نبات گلت خوبه ؟
امتحان کردی ما رو هم خبر کن حالا چرا گفته چشمات رو ببندی ؟! جالبه ها

در اولین فرصت امتحان میکنم. قربون خدا این اموات خیلی نمیذاره طول بکشه...
حتما خبرشو میدم...

ساحل یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:21 http://sahelsamin.blogfa.com

از همین تریبون رسما اعلام میکنم که ساحل اینجا (تو دنیای مجازی)فقط یه ادمه نه یه روانشناس اینجا خود خودشه
اما کارهایی از قبیل فحشششش دادن باعث تخلیه هیجانی ادما میشه اما بدیش اینه که تنش ایجاد میشه یعنی یه هو دیدی طرف اومد سمتت و فکت رو اورد پایین اینه که تلویحا جلو اینه انجام بشه بهتره...

از همینجا اعلام میکنم این ساحل غلط میکنه اگه فکر کرده میتونه به ما مشاوره نده...زهی خیال باطل... من که تازه گیرت آوردم...حالا حالا باید بهم مشاوره بدی...والا...چه درباره نبات چه درباره خودم(این خیلی مهم می باشد)..چون یکی دو تا سوال خیلی مهم درباره خودم ازت دارم ....

حالا که خانوم مشاور تایید کردن همه میریم تو کار فحش....یوهو....
اعظم کجاییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ماهی خانوم یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:52 http://mahinameh.blogsky.com

تو و اونی که بهت می گه فش بدی دیگه!
تازشم آره من هردوتا لینکت رو توی لینکهام داشتم! ببخشید آبجی! حرص نخور فر موهات باز میشه قربونت برم! حالا بازی می کنی یا بیام بازیت کنم؟!

تو و هرچی آدم چاخانه...
لینک جدیدمو نداشتی. سیصدبار از اول تا آخر لینکاتو چک کردم..فر موهام باز شد که هیچ رنگ موهامم شده طوسی خال خال بنفش...
از ما این بازی ها گذشته ماهی جون این کارا مال شما جووناس...

یلدا یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:00

خوشم اومد از این عکس العمل سریعت

من که عکس العملی نداشتم تو این پست
فقط گوش میکردم اونم عینهو یه بچه آدم...

خانم هویج یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:02 http://hawijfamily.danagig.ir

آره.بازی باحالی بود. توام بیا بازی

باور کن وقت نمیکنم هویج جون..
خیلی شاهکار کنم روزمرگیهامو بنویسم...
اما اعتراف میکنم دلم خیییلی میخواد منم بازی باشم..

یه زن یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:50 http://yezan.blogsky.com

سلام خانومی
چه وبلاگ باحالی داری البته همه مطالبشو نخندم
میخونم و بازم میام
دارم اپ میکنم تشریف بیار

خوشحالم به جمع ما پیوستی
کار با حالیه. خیلی زود به وبلاگت اعتیاد عجیبی پیدا میکنی...

سمیه یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:15 http://www.datoshu.persianblog.ir

به نظرم جالب نیست بعدا میشه یه عادت

نمیدونم
اولین باره همچین چیزی شنیدمو نمیدونم درباره ش چی بگم..

مرضیه دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:09

به به!میبینم که نبات جیگر خاله(ها) هم با مامانش همراه شد!
سحر دقت کردی دوسجونم ته پیشنهاده؟!
چاله میدونی!چه باحال!
حتما دیگه اینجوری باید حالشو بپرسم:
احوال آق نبات ما چه طوره همشیره؟
----------
عجب کارشناسی!!تو دوره های بهداشت روان بهت گفت؟؟؟!!!
مملکت گل وبلبله دیگه!
-----------
چه رویی داره!
به وکیله میگفتی: بله ، اونجوری که اموات خان به بچه رسیدگی میکنن و خرجش میکنن،50 تومن زیاده،5هزار تومن هم واسه آب ونون بچه بسه،ولی من و خانوادم این مدلشو بلد نیستیم!یعنی این جوری بزرگ نشدم که بلد باشم!...

سحر جون خیلی چیزا الان تو ذهنمه که مطمئنا حالشو جا میاورد ولی اصل، جواب دادن در همون لحظه اس.
کلا الان این قدر توجو حرفشم که همینجوری دارم بارش میکنم ولی حیف که جای گفتنش نیست...
...دووود....
و یه فن دیگه که خیلی خیلی خیلی تو جواب دادن مهمه لحن گفتنه!
تو باید کاملا خونسرد باشی،همراه با پوزخند ها و زهر خند های فراوان و استفاده از کلمات محبت آمیز!
کلا اون فقط برای حرص دادن تو تلاش میکنه،پس تو سعی کن روبه روش اصلا عصبی نشی!سخته ولی میشه!
---------
نبات پلنگ مارو هم 3تا بوس کن!

خوبه آبجی
میزونه خدا بخواد...

تو خود دوره که نه.. بعد دوره که تشریف آورد اینجا به صرف نهار...

چی بگم والا...
همه این روزا همینو بهم میگن اما خوب سخته واقعا سخته
البته این نوید رو میدم که یه نموره موفقیت حاصل شده...

چشم خاله...
نبات هم تو رو ۳ تا بوس میکنه...

کوچولو عیسی دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:37

سلام
کلی خندیدیم
دانش هم موقعی که من باردار بودم میرفت پیش روانپزشک همین را بهش گفته بود اولاش رو آیینه اجرا کرد بعد رو خودم ههههههههههههههههههههههههههههههه
به نظرم ما اول باید رو خودشون اجرا کنیم بعد رو آیینه تا تخلیه بشیم هههههههههههههههههههههه

عزیزم جونم مشکل این بود که ایشون هم مثل اوشون به جای روانپزشک باید تشریف میبردن پیش دامپزشک....
منم موافقم...اصلا بیا ضربدریش کنیم..
تو رو اموات اجراش کن من رو دانش...

مامان رهام دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:38 http://makhfipesar.persianblog.ir/

سحر جان مثل یه لیدی خوب بیا آپ کن
دهنمون به ناسزا وا نشه

من عاشق توام بااین جملات قصارت سعیده...
چشم..
تو هرص نخور
پسته بخور !!!!!

خاله‌ی نبات دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:52

سلام سحری
آخه دختر چرا مردم رو خصوصا جماعت روانشناس و روانپزشک رو میذاری سر کار؟
میدونی تو با چه کاری به شدت حال مینمایی؟؟!!
5 شنبه وقتی نبات رفت بعد از مقداری گریه و زاری !! تیپ بزنی خفن بریم تندیس و تو کلی خرید کنی منم که جوگیر در حالی که پول ندارم ازت پول قرض کنم و منم خرید کنم!! بعد نهار بریم اردک آبی (همون کلاغ پر!!!) بعد پیاده بیایم پارک ملت به صرف بستنی متری و ولچرخی تو پارک !! اگه جا داشتیم بریم غروب و بعد پیاده به سمت ونک و یه سرم بنتون و در آخر..
در حالی که ساعت نزدیک 9 و اموات دم در منتظره با ی سانتافه وییییییییییژ بریم سر کوچه و نبات رو تحویل بگیریم و در حالی که هیچ جا نمیخوایم بریم فقط محض ... سوختگی اموات دوباره وییییییییژ به ی سمتی!!
پاورقی:
وجود چند فقره جنس مونث به ... سوختگی اموات و در پی آن خنک شدن دل تو بیشتر کمک میکند!!
حالا خدایی راه منو امتحان کن راه اون روانشناس هم امتحان کن ببین از کدوم بیشتر جواب میگیری!!

یعنی آاآآآآی سر سانتافه و یه ویژژژژ باهاش به هر سمتی خندیدم...

آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
هستی به این میگن یه ۵ شنبه ایده آل...میگم در این حالت اصلا کاش اموات نبات رو ساعت ۱۰ بیاره...

حالا بگم ۵ شنبه ایده آل از نظر تو چجوریه؟؟؟
بگم؟؟؟؟
بگم؟؟؟؟

مامان رهام دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 http://pesaramroham.blogsky.com/

سلام سحر جان.
اول اینکه با فحش دادن به سرعت تخلیه روانی می شی.بسیار مفیده.البته اگر بعدا بتونی یه جاهایی خودتو کنترل کنی که عالیه.
من از دست یکی ناراحت بودم تا جدشو نکشیدم جلو چشاش راحت نشدم.
الان راحت می خوابم.تو آینه چرا؟خودشو نقره داغ کن عزیزم.
واسه پسرم اگه توصیه ای داری بیا و بنویس.
با تبادل لینک موافقی؟

سلام دوست جدید من...
والا ایشون به من میگفت اینکه اینقدر سعی میکنی رفتارت رو کنترل کنی خوب نیست و این نسخه رو میپیچید واسه تخلیه روانی. میگفت با سکوت و صبر و دعای بی اثر بار روانی منفی زیادی رو به خودت تحمیل میکنی...
دمت گرم ..کی بود این نگون بخت...
خودش رو نمیشه نقره داغ کنم. ما از هم جدا شدیم. اعصاب تشنج باهاش رو ندارم...
حتما..
خوشحالم دوست شدیم...

یلدا دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 13:52

منظورم اسم وبلاگت بود خانمم

فلفل بانو دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:04 http://pepperandsald.persianblog.ir/

هنوز تو کار امتحان فحشی ............... بابا بی خیال ما منتظر آپیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد